|
سرگرمی و خلاصه همه چی |
||||||||||||||
|
دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 22:34 :: نويسنده : alonboy
این مقاله تنها برای واکاوی داستان سری سه گانه MWو قصد مقایسه با بازی دیگری در آن نیست!!
لطفا تا آخر بخونید
لعنت بر این جنگ نفرین شده !! در این جنگ خانمان سوز تنها یک گروه از پیروزی شاد میشنود که فقط فرمانده هان ان هستند و تنها یک گروه از شکست محزون میشوند و انها سربازان خط مقدم ان جبهه هستند که همه اینها جز با ریخته شدن خون سربازان ممکن نیست(قسمتی از دایالوگ بازی مدال افتخار2)
گاهی اوقات افرادی فقط برای نشان دادن خشونت خود دست به کاری میزنند که سالها طول میکشد تا آثار بد او را از بین برد(صحبتی که مک میلان در اواسط مرحله ترور زاکائف به پرایس میگه) {به ادامه مطلب بروید} داستان سری call of dutyو بویژه سری MWهمیشه بهترین نقطه قوت بازی در نظر گرفته میشد و حتی مخالفان و و منتقدان هم آن را پذیرفته بودند
سری سه گانه MWبا آخرین شماره یعنی MW3تمام شد و اتفاقات و تلخی و خوشی های سه سری را به آخر رساند تا دیگر منتظر سری بعد نباشیم حقیقتا این سری در تاریخ بازی های اول شخص با وجود کاستی ها ثبت گردید
نویسنده بازی MW3آقای پل هگیس جدا عالی توانست داستان دو سری قبل را به همراه این سری به نقطه پایان برساند یکی از ایراداتی که به MW2گرفته شد این بود که برخی اتفاقات MW1روشن نشد
اما در این سری مشخص شد کامارو زنده است و پرایس در کشتار پل کشته نشد بلکه در عملیاتking fishتوسط نیروهای روسی دستگیر و به زندان گولگ برده شد و انفجار هسته ای با اختیار تام ماکارو از سوی زاکائف انجام شد
در call of duty MW1 اتفاقاتی را که بین گروه SASبه سرپرستی کاپیتان پرایس و ایمران زاکائف رخ داد را در یک عکس خلاصه میکنم
در این تصویر به جز کاپیتان پرایس و کسی که پشت دوربین ایستاده همه کشته شدند و برای اولین بار غم اندوه در این سری به کار برده شد اما در call of duty MW2کمی داستان پیچیده میشود تا زمانی که خیانت ژنرال شپرد داستان را به سمتو سویی دیگر میکشد اینجا هم به یک عکس بسنده میکنم:
که یکی از غم انگیز ترین و تاثیر گذارترین صحنه ها در این سری و حتی در بین گیم ها لحظه غافلگیری و کشته شدن روچ و گوست و خیانت شپرد در عین نا باوری بود که الحق جناب جیسون وست شگفتی خلق کرد ،اینجا هم باز سوپ و کاپیتان پرایس زنده میمانند تا سری بعد... اما call of duty MW3 : همانطور که اشاره شد سرپرست نویسندگی این سری با آقای پل هگیس بود و دو شرکت IWو sleedgehammerآخرین شماره این سری را به عهده گرفتند: داستان از پایان MW2شروع میشود و مشخص میشود که وعده نیکولای مبنی بر داشتن مکان مناسب دروغ نبوده که هیچ بلکه او گروهی نیز تشکیل داده ،اینجا سوپ با گذراندن اتفاقات گذشته در ذهن به همراه پرایس و نیکولای به هند میروند
در این شماره نیز چند کاراکتر جدید وارد داستان میشوند و این بار هم شخصیت سازی به خوبی صورت گرفته:یوری: دوست ماکارو،فراست عضو گروه دلتا و سندمن سرپرست گروه عملیاتی دلتافورس در ادامه اتفاقات زیادی رخ میدهد که شاید یکی از بهترین و کم نظیر ترین عملیات ها عهده دار بودن نقش محافظ رئیس جمهور بود که بعد از به گروگان گرفتن رئیس جمهور و دختر این نقش خیلی زود کشته میشود
گروه تحت فرماندهی کاپیتان پرایس یکی پس از دیگری همدستان و نقشه های ماکارو را در نقاط مختلف دنیا به گروه دلتا برای نابودی میدهد ، از آن طرف ماکارو با خیال خود میخواهد یاد آور نابود کردن دول غربی توسط هیتلر را اجرا کند که انصافا کمی موفق بود تا جایی که اشغال خاک آلمان توسط روسیه مارا به حال و هوای جنگ های جهانی بر میگرداند یا مثلا نبرد در سواحل فرانسه یاد آور نبرد در سواحل نرماندی است
به هرحال ماکاور قصد نابود کردن دنیا با سلاح های اتمی را در ذهن دارد از آن طرف پرایس با کمک کامارو (MW1)که عضو نیروهای مردمی در خاک روسیه است علیه ماکارو تروریست شورش میکنند اما سریعا سرکوب میشوند پرایس،سوپ و یوری طرح ترور ماکارو را اجرا میکنند اما ماکارو هوشیار است و خاطره ترور ناکام زاکائف توسط مک میلان و پرایس را فراموش نمیکند ،پس ابتدا کامارو رو از میان بر میدارد و سپس مکانی را که سوپ و یوری در آنجا بودن منفجر میکند ،ماکارو به دوست قدیمی خود چیزی می گوید که سوپ را تا زمان مرگش سخت کلافه میکند: ماکارو:یوری!دوست من تو نباید به اینجا میومدی! از اینجا به بعد شکست آغاز میشود ،سوپ میگوید: یوری! ماکارو ...گفت...! یعنی چرا ماکارو تو را میشناسد و تو را دوست خود میخواند؟ سوپ به سختی زخمی میشود و زخم چاقو باز میشود و آنقدر از او خون میرود تا...
سوپ قبل از مرگ چیز هایی در مورد یوری میگوید که شاید یوری خائن باشد اما اینطور نیست یکی از تاثیر گذارترین صحنه ها مرگ شخصیتی بود که در MWبا آن عملیات ها انجام دادیم و شکست ها و پیروزی هایی تجربه کردیم انصافا آهنگساز (اقای brian tyler)این آهنگ رو زیبا ساخت که غمی زیاد در ان نهفته است(اسم آهنگ هم من تنها مانده ام است!!) میتونید آهنگ رو از اینجا دانلود کنید:
http://www.briantyler.com/Site/Call_of_Duty__Modern_Warfare_3.html حتما توجه کردید که پرایس کلتی را روی سینه سوپ گذاشت و دفترچه خاطرات او را برداشت و با جمله متاسفم(شاید متاسفم که نتوانستم از تو مراقبت کنم چون تو همانند فرزند من بودی!)
اینجاست که اوج خلاقیت و ریز بینی کارگردان و نویسنده مشخص میشود در ادامه یوری گذشته را برای پرایس بازگو میکند: حرفهای او خیلی جالب است: من از زاکائف متنفر بودم چون روسیه را به سمت نابودی میبرد،ماکارو کاملا شبیه او بود،
نحوه ایستادن او را مشاهده کنید؛ از نظر روانشناسی این طرز ایستادن به معنی عزم و اراده و غرور شخص است
وقتی کاپیتان پرایس با مک میلان صحبت میکند تنها چند جمله دایالوگ نظامی دیده میشود ،بقیه دردو دل است پرایس:گاهی اوقات مرگ برخی تا ابد در ذهن هک میشود ،مرگ سوپ چنین بود مک میلان:چه شده؟ پرایس:سوپ کشته شد(واقعا اینجا با احساس گفته شد)
واقعا از این مرحله به بعد رمقی برای ادامه نیست، در اوایل بازی گفتگویی جالب بین سوپ و پرایس در آفریقا رخ میده پرایس:سوپ اینبار دیگه نمیر!! سوپ:تو مراقب خودت باش پیر مرد!! در ادامه گروه دلتاو 141 برای یافتن رئیس جمهور روسیه و دخترش عملیاتی آغاز میکنند،لازم به ذکر است سند من قبلا با task force 141همکاری کرده سندمن ،تراک و گروه دلتا با فدا کردن جان خود راه را برای فراری دادن رئیس جمهور و پرایس و یوری فراهم میکنند
در آخر با عقب نشینی و قبول آتش بس روسیه همه چیز تمام میشود اما برای پرایس و یوری یک چیز تمام نشده آن هم گرفتن انتقام مرگ سوپ از ماکارو است در این مرحله ماکارو به پرایس زخم زبان میزند و میگه:شنیدم کاپیتان مک تویش کشته شده؟ پرایس هم میگه:زندانی شماره ٦٢٧داره میاد سراغت!! در دبی پرایس و یوری با لباس های عجیب به نبرد(به خاطر سوپ) میروند ؛اما در این میان یوری زخمی میشود و پرایس برای کشتن ماکارو هلیکوپتر را سرنگون میکند اما ماکارو با گرفتن کلت به سوی پرایس و با گفتن جمله خداحافظ پرایس قصد کشتن او را دارد در این هنگام یوریه زخمی از راه میرسد و با مرگ خود جان پرایس را نجات میدهد و وفاداری خود را ثابت میکنید
اینبار دیگر سوپ مک تویش نیست که بد منها رو میکشه بلکه به شکلی زیبا ما در نقش کسی میرویم که سالها فرمانده ما بود پرایس هم سرانجام با دار زدن ماکارو کار را تمام میکند
کاپیتان پرایس زانوها را بغل میکند و سیگاری روشن میکند ،از این صحنه هزاران برداشت میشود کرد به نظر من شاید پرایس خسته شده،از این جنگ نفرین شده خسته شده،او تمام نزدیکانش را از دست داده،سوپ،گاز،گریگز،گوست،روچ،سندمن،کامارو و در آخر یوری ،پرایس انقدر خسته شده که حتی به سر جنازه یوری نمیرود در پسه دود سیگار پرایس ماکارو محو میشود اما هنوز سیاهی و دود هست نظر شما در اینباره چیست؟ بی شک سریه سه گانه MWدر تاریخ ثبت شد و اگر بازی ای بزرگتر از ان هم منتشر شود یاد ان همیشه جاری خواهد بود این آخرین مطلب در مورد MW3بود و منتظر سریه بعدی خواهیم بود آن هم با تغییرات گسترده! این هم عکس یادگاری که تدائی گره همه چیز خواهد بود
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ سلام به وبلاگ من خوش آمدید. من به یک همکاراحتیاج دارم هرکس می خواهد همکارم شود اطلاع دهد. موضوعات آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
تبادل
لینک هوشمند
آمار
وب سایت:
